یا اباعبدالله الحسین

جان فدای آن کلامت ای امـــام
ازولایت چشمه ها جوشد مـدام
ازولایت عدل برپــا مــی شـــود
پشت ظلم وناکسان تــا می شود
بی ولایت کل عالــم ابتـــر است
هر رگی از ما فدای رهبـــراست
کیست می گوید ولایت شد زِ یــاد
هرکه می گوید چنین خاموش باد
ماعقابانیـــــم در پـــــرواز واوج
یا چو دریاهای پرخیزاب ومــوج
گرفرودآییــم روی دشمنــــــــان
پنجه انـــدازیــم برحلقومشـــــان
فاش می گویم عقابان زنــده اند
در ره رهبر سروجان می دهنــد
تا به یک لحظه کفن پوشت شویم
پاره پاره در دل آتش رویــــــــم
این زمین را آسمانی می کنــــیم
اقتدارت را جهانـــی می کنیــــم
شعر ازمحمدحسین غلامی سرای
منبع: سخن پرس