یا اباعبدالله الحسین

ادامه مطلب + تصاویر بیشتر
نقشه هوایی روستای سرای
سرای یکی از روستاهای استان آذربایجان شرقی است که در دهستان بدوستان غربی بخش خواجه شهرستان هریس واقع شدهاست. منطقه عالم خیزمانند ایه الله حاج میرزا احمد سرایی ایه حاج میرزا صفر آقا حسن زاده سرایی وشخصیتهای سیاسی مثل حاج رسول عطایی حاج ولی الله احمد یزاد سرای نمایندگان ادوار مجلس ملی و مجلس شورای اسلامی و قضات عالی رتبه همچون حاج میرزا علی اصغر حسن زاده سرای حاج میرزا اسحق سرایی حاج میرزا محسن حسن زاده سرای وصدها تحصیل کرده در مراحل عالی دکتری مهندسی وعلوم عالی اسلامی درمقاطع مختلف می باشد.
نرم افزار اندروید روستای سرای
◽️برخی از ویژگی های نرم افزار:
- دسترسی راحت به بخش های مختلف وبسایت
- اطلاع از منتشر شدن پست های جدید وبسایت روستای سرای
- توضیحات درون برنامه ای در مورد روستای سرای
- دسترسی راحت به آدرس کانال و ...
تصاویر حمام تاریخی روستای سرای قبل و بعد مرمت و بازسازی
حمام تاریخی روستای سرای قبل از بازسازی
ادامه مطلب + تصاویر مرمت شده حمام
مراسم طشت گذاری روستای سرای 94.7.22
این مراسم برای اولین بار در مسجد حاجیلار روستای سرای با سخنرانی حجت السلام والمسلمین شاکری و با مداحی، مداح اهل بیت کربلایی ولی خدادادی سرای و با حضور خیل عظیم عزاداران حسینی در فضای آکنده از حزن و اندوه در مصائب سید سالار شهیدان و یاران باوفایش بخصوص علمدار کربلا حضرت ابوالفضل العباس در تاریخ 94.7.22 برگزار گردید.
بقیه تصاویر در ادامه مطلب
ورود شمر به کربلا
شرورترین بی رحم ترین نیروی عبیدالله بن زیاد لشکر شمر بن ذی الجوشن بود که با چهار هزار سرباز با هدف نبرد با اهل بیت پیامبر(ص) وارد کربلا شد.
هنگامی که نامه رضایت بخش عمر بن سعد به عبیدالله بن زیاد رسید، شمر در مجلس وی حضور داشت و چون نظر عبیدالله درباره پیشنهاد عمر بن سعد مبنی بر مصالحه با امام حسین(ع) را دید بر آشفت و لب به اعتراض گشود.
گفتار تحریک آمیز شمر، اثر بدی در عبیدالله داشت بطوریکه نظر مساعدش به یکباره تغییر کرد و بلافاصله نامه شدید اللحنی برای عمر بن سعد نوشت .
وی در نامه خود نوشت: " یا از حسین بن علی(ع) برای یزید بیعت بگیر و یا بر او بتاز و سرش را از بدن جدا کن و تمام یاران وی را از دم تیغ و تیر بگذران ...".
عبیدالله، این نامه را به شمر سپرد و او را روانه کربلا کرد و وی را بر کردار و رفتار عمر بن سعد، مراقب ساخت.
امتناع حضرت عباس(ع) و برادرانش از پذیرش امان نامه دشمن
اُم البنین همسر امیرمؤمنان(ع)، دارای چهار فرزند دلاور و رشید بود، که همگی در رکاب برادر و امامشان حضرت سیدالشهدا در کربلا حضور داشتند.
حضرت عباس که بزرگترین آنان بود، از شهرت بسزایی برخوردار و به خاطر جمال زیبا، قامت رشید، بهره مندی از دلاوری، غیرت و تعهد و تقوا، به "قمر بنی هاشم" معروف و حضور وی در سپاه امام حسین(ع)، برای دشمنان اهل بیت بسیار سنگین و زجرآور بود.
بدین جهت، دشمن در صدد برآمد، تا وی و برادرانش را از جبهه توحیدی امام حسین(ع) جدا کند به همین دلیل شمر بن ذی الجوشن که از قبیله ام البنین(س) بود، مأموریت یافت به حضرت عباس(ع) و سه تن از برادرانش امان نامه دهد.
وی، عصر روز تاسوعا (نهم محرم) به نزدیکی خیمه گاه امام حسین رفت و خطاب به حضرت عباس و سه تن از برادرانش (عبدالله، جعفر و عثمان) گفت: برای شما امان نامه ای از عمر بن سعد آوردم. شما از این ساعت در امان هستید، مشروط بر این که از یاری برادرتان حسین دست برداشته و سپاهش را ترک کنید.
حضرت عباس که کانون غیرت، حمیت و وفاداری بود، بر او بانگ زد و فرمود: بریده باد دستان تو و لعنت خدا بر تو و امان نامه تو. ای دشمن خدا، ما را فرمان می دهی که از یاری برادر و مولایمان حسین دست برداریم و سر در طاعت ملعونان و ناپاکان در آوریم. آیا ما را امان می دهی ولی برای فرزند رسول خدا(ص) امانی نیست؟
شمر از پاسخ دندان شکن فرزندان ام البنین، ناامید و خشمناک شد و با سرافکندگی به خیمه گاه خویش برگشت.
فرمان حمله عمومی به خیام امام حسین(ع) از سوی عمر بن سعد
هنگامی که عمر بن سعد، فرمانده کل سپاه عبیدالله بن زیاد، با دریافت نامه شدید الحن عبیدالله احساس خطر کرد و با آمدن شمر بن ذی الجوشن ، وی را رقیبی برای فرماندهی خویش می دید، با دستپاچگی تمام و بدون اطلاع قبلی، عصر روز تاسوعا (نهم محرم) فرمان حمله عمومی به سوی خیمه گاه امام حسین(ع) را صادر کرد.
در این هنگام امام حسین(ع) به حضرت عباس فرمود: از آنان بخواه که امشب را صبر کرده و کار نبرد را به فردا واگذارند زیرا دوست دارم شب آخر عمرم مقدار بیشتری به عبادت و نماز بپردازم و خدا می داند که من به راز و نیاز با وی و نیایش در درگاهش چه قدر علاقمندم.
عمر بن سعد از درخواست امام حسین(ع) سر باز زد اما برخی فرماندهان سپاه، زبان به اعتراض گشودند، پس به ناچار درخواست امام حسین را پذیرفت و به وی پیام داد که یک شب را به شما مهلت دادم، ولی بامدادان فردا اگر بر فرمان امیر، سر اطاعت فرود نیاورید، فیصله کار را به شمشیر می سپارم.
در این هنگام، آرامش نسبی حاکم گشته و هر دو سپاه به خیمه گاه خویش برگشته و منتظر فرا رسیدن روز بعد، یعنی روز عاشورا شدند.
بیماری تب مالت یا بروسلوز که در حیوانات به نام سقط جنین واگیر مرسوم است،یکی از بیماریهای عفونی قابل انتقال بین انسان و حیوان میباشد و با نامهایدیگری نظیر: تب مواج، تب دیوانه وتب مدیترانهای نیز نامیده میشود. این بیماری در تمام فصول سالوجود دارد، اما در بهار و پاییز یعنیزمان زایش و شیردهی دامها بیشتردیده میشود.
بروسلوز به عنوان یکی از مهمترین بیماریهای مشترک انسان و دام محسوب می گردد. عوامل شناخته شده بیماری ، طیف وسیعی از پستانداران اهلی و وحشی را مبتلامیازند.
این بیماری به علت ایجاد سقط جنین در دام ، کاهش تولید شیر، عقیمی و نازایی و از دست رفتن ارزشهای اقتصادی دامهای مبتلا و همچنین به علت ابتلای انسان به بیماری تب مالت
بقیه ادامه مطلب....
رابعه ی عدویه از زنان عارف و پرهیزگار قرن دوم است که در تذکره اولیای عطار شرح حالش نوشته شده است. ودرآن کتاب از پیامبربزرگوار اسلام (ص) نقل شده که «این دخترسیده ای است که هفتاد هزار ازامت من در شفاعت او خواهند بود.
حکایت «مردی که گشایش می خواست و جواب رابعه به او»
بیخودی میگفت در پیش خـدای
کای خدا آخر دری بر من گشـای
رابعـه آنجـا مگر بنشستــــه بود
گفت ای غافل کی این در بسته بود
منطق الطیر عطار نیشابوری
حکایت «آتش در دوزخ و بهشت رابعه»
یک شبی درشهر پیچید این خـــبــر رابعـــــه آن عـــــــارف شوریــــده سر
آن که گشته آسمان ها مســت او مشعلی سوزنده انـــــدر دســــت او
خشمگین دردست دیــگر جـــام آب می رود در قعـــــر صــحرا بی رکــــاب
آب و آتش چیست شد پراین سوال با تشر در نطـــق شد آن بی مثـــــــال
می روم با آب تا ســـازم خمـــــوش دوزخ و آن شعــــــله هــــای پـرخروش
باز تا آتــــــش زنـــــم فــــــردوس را تاکنــــــم این خــــــلق مـسکین را رها
می روم تا جامشان را خون کنــــم اهل ایـــــــن بازار را مفتـــــــــون کنــــم
تا خلایق جمله بی مزد و هــــراس ازوفـــا گویند آن شــــــه را سپـاس
شعر:محمد حسین غلامی سرای
منبع: پایگاه خبری تحلیلی سخن پرس
زیباترین شعری که در وصف مظلومیت امام حسن (ع) سروده شده است.
منبع : پایگاه خبری تحلیلی سخن پرس
شب بيست و پنجم:
شب دحو الارض است،يعنى پهن شدن زمين از زير كعبه به روى آب،و از شبهاى بسيار شريف است كه رحمت خدا در آن نازل مىشود،و قيام به عبادت د رآن اجر بسيار دارد،و از حسن بن على وشّاء روايت شده كه گفته:من كودك بودم كه با پدرم در شب بيستوپنجم ماه ذو القعده،در خدمت حضرت رضا عليه السّلام شام خورديم،حضرت فرمود امشب حضرت ابراهيم و حضرت عيسى عليهما السلام متولّد شدهاند،و زمين از زير كعبه پهن شده،پس هركه روزش را روزه بدارد،چنان است كه شصت ماه روزه داشته باشد،و در روايت ديگر است كه فرمود:در اين روز حضرت قائم(عج)قيام خواهد كرد. روز بيستوپنجم:روز دحو الارض است،يكى از آن چهار روزى است،كه در تمام سال به فضيلت روزه ممتاز است،و در روايتى آمده:كه روزه اين روز همانند روزه هفتاد سال است و در روايت ديگر آمده كه كفاره هفتاد سال است،و هركه اين روز را روزه بدارد،و شب را به عبادت به سر آورد،براى او عبادت صد سال نوشته شود و براى روزهدار اين روز، كه هرچه در ميان زمين و آسمان است استغفار كند،و اين روزى است كه رحمت خدا در آن منتشر شده،و براى عبادت و اجتماع به ذكر خدا در اين روز اجر بسيارى است،و بارى اين روز جز روزه و عبادت و ذكر خدا و غسل دو عمل ديگر وارد است: اوّل:نمازى كه در كتابهاى علماى شيعه از اهل قلم روايت شده و آن دو ركعت است در وقت چاشت[بالا آمدن آفتاب تا پيش از گذشتن از وقت ظهر]در هر ركعت پس از سوره«حمد»پنج مرتبه سوره«و الشّمس»خوانده شود،و پس از سلام بگويد،
بقیه در ادامه مطلب حتما بخوانید...